عزیزم.... تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم! وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ... چیزی شبیه غرور! عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم ... بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ... نمیگذارم ... نمیخواهم ...! من همین که هستی دوستت دارم ... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...!
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 0:14 توسط عسل
اسمم عسله. اینجا رو مینویسم واسه دله خودم...اما خوشحالم که تو هم میخونیشون. کامنت ها همینجا جواب داده میشه...